روضه ،رازیست که افشا شدنش با ما نیست
اشک،رودیست که دریا شدنش با ما نیست
"هر سخن جایی و هر نکته مکانی دارد"
سر صحبت ز شما،وا شدنش با ما نیست!
عشق و اشک و عطش و آه،همه در کارند
طبع شعری که شکوفا شدنش با ما نیست
سفره ی روضه ی ارباب اگر پهن شود
شربت و چای، مهیّا شدنش با ما نیست!
محفل روضه که زینب نظرش اندازد
با صفا بودن و زیبا شدنش با ما نیست!
کاش خورشید،خدایا!نکند صبح ،طلوع!
شب غم ،حیف که فردا شدنش با ما نیست...
اشعار مریم جلال